آوای فاخته

روزی ظهور میکنی و می رسد بهار

آوای فاخته

روزی ظهور میکنی و می رسد بهار

آوای فاخته

دلم میخواهد هفت شهر عشق عطار را بگردم و
به گفته مولانا: آنچه یافت می نشود، آنم آرزوست
و اینجا را نقش میزنم برای فرزندانم
محمد حسین ۸۷/۱/۱۸
نورا ۹۱/۴/۱۴
علی ۹۵/۶/۲۹

بایگانی
آخرین مطالب

اگر دین ندارید

سه شنبه, ۲۳ آذر ۱۳۸۹، ۰۵:۰۷ ق.ظ

بسم الله

دلم میخواد قبل از اینکه حرفهای من رو بشنوید حرفهای این وبلاگ رو بخونید که راجع به کربلا و عاشورا و خرافات مربوط به اون نوشته که منبع نوشته اش رو خودش هم نمیدونه

http://mantomash.wordpress.com/2009/01/01/خرافات-عاشورا/

این روزها حرف و سخن راجع به این موضوع زیاده …اصلا محرم که میاد باب این بحث ها هم باز میشه از صدا و سیمای خودمون که از صبح تا شب نوحه پخش میکنه اونهم نوحه هایی که در بیشترشون حرمت امام نگه داشته نمیشه  تا خیلی از وبلاگها و سایتها.

 بحث کردن و فکر کردن راجع به این موضوع اصلا بد نیست اما شرط داره و اون هم اینه که بدون آگاهی و منبع و ماخذ و سند نباشه

این دوستی که تو وبلاگش اومده به افسانه های به قول خودش مضحک روز عاشورا اشاره کرده آب و هوای کربلا رو تشریح کرده اما کاش میدونست که کربلا در سال 61 هجری قمری یک صحرا بوده به اسم صحرای نینوا و کاش میدونست که امروز هم کربلا اصلا سرسبز نیست کاش میدونست جاده های منتهی به کربلا همگی بر بیابون هستند و از نعمت آب و حاصلخیزی محروم هستند توی عکسی هم که گوگل نشون میده میزان سرسبزی این منطقه کاملا مشخصه و نیاز به یاد آوری ایشون به یاران امام برای حفرچاه 5 متری اونم توی اون سه روز سخت که یاران حضرت از همه طرف تحریم شده بودند نیست

 

ایشون نوشته واقعه روز عاشورا در سرزمین کربلا در مهرماه واقع شده و از اون جهنم سوزانی که بهش اشاره میشه هیچ خبری نبوده…کاش خود ایشون توی مهرماه یه سفر به کربلا میرفتند همونجور که خود من 16مهرماه امسال کربلا بودم و کاش میدونستند آب و هوای مهرماه کربلا همون آب و هوای مرداد ماه تهرانه

حتی اگر 1400 سال پیش هم هوا به این گرمی نبوده باشه بازهم شروع سه روز بی آبی که از هفتم محرم شروع شد کم چیزی نیست اون موقع است که اگه سه روز لب تشنه باشی کوچکترین و کمترین تابش آفتاب روز دهم محرم هم دنیا رو برات جهنم میکنه …هیچ وقت یادم نمیره یک روز ظهر رو که برای نماز رفتیم حرم امام و من یادم رفت برای محمدحسینم آب معدنی ببرم و فقط میتونم بگم که عطش محمدحسینم و آب خواستنش از من  در آن گرمای سوزان کربلا تنها یاد آور ذره ای از عطش امام و یاران و اهل بیتشون بود

ایشون به داستان حضرت علی اصغر اشاره کردند باتوجه به مئاخذ، تشنگی بیش از اندازه طفل شش ماهه امام به این علت بوده که شیر مادرش هم در آن شرایط خشک شده بوده …خود من دوکتاب دارم که وقایع عاشورا درش نقل شده یکی کتاب امام حسین و ایران نوشته کورت فیشلر و دیگری کتاب لهوف نوشته سید طاووس …توی هر دو کتاب به این اشاره شده که امام حسین که میخواستند عزم میدان کنند خواستار این میشن که طفلشون رو ببینند و ببوسند و هرمله به نیت امام تیر میندازه که به گلوی طفل امام اصابت میکنه و امام خون طفاشون رو به آسمان میپاشند اما کتاب لهوف روایت دیگری رو هم علاوه بر روایت قبلی نقل میکنه که همه میدونیم…کاش ایشون میدونست که شهادت طفل امام افسانه نیست و اصابت تیر به گلوی شش ماهه حضرت توهم نیست حالا بنابر روایت اول میخواد باشه یا بنا بر روایت دوم.

واما داستان حضرت عباس…

شاید خیلی از روضه خوان ها بخوان برای در آوردن اشک مردم  چیزهای واهی بگن اما اونچه در مورد حضرت ابوالفضل اکثر مقاتل نوشته اند مشترکه  حضرت ابوالفضل در زمان خودشون علاوه بر اینکه حافظ قرآن و یک عالم و دانشمند نمونه بودند ، یک جنگاور منحصر بفرد بودند من آنچه رو که در کتاب امام حسین و ایران نوشته کورت فریشلر هست رو نقل میکنم توی این کتاب آمده حضرت قبل از اینکه عزم میدان کنند برای آوردن آب به سمت فرات حرکت میکنند و در راه به کسانی که تیر پرتاپ میکنند یاد آور میشوند که طفلان کاروان همگی تشنه اند اما اوس بن اطاف فریاد میزنه که اگر آب تمام این صحرا رو بگیره ما نمیگذاریم تو آب ببری…و نقل شده که وقتی حضرت مشک رو از آب پر میکنند مشک را بر شونه چپ میاندازند و در راه بازگشت مورد تیرباران شدید قرار میگیرند و بعد از اینکه دست راستشان قطع میشود با دست چپشان که مشک هم بر شانه اشان سوار بوده شمشیر زنی میکنند و فریشلر به این نکته اشاره میکند که حضرت ابوالفضل به دلیل مهارت بالایی که در شمشیر زنی داشتند و به جهت داشتن بدنی تنومند قادر به چنین دفاعی بودند دفاعی که از هر فرد عادی بر نمی آید و اشاره کرده که آنقدر که حضرت برای حفظ این مشک آب تلاش میکردند تا آب را به طفلان برسانند به حفظ جان خویش علاقه ای نداشتته اند  و فصلی از کتاب را که دست چپ حضرت راقطع میکنند و بعد هم عمود را بر ایشان وارد میکنند را به عنوان یکی از بزرگترین فاجعه های بشری نام گذاری کرده…اما هستند در بین ما کسانی که آن را به افسانه ای بی سر و ته تشبیه میکنند.

راستی در دنیایی که حتی نامسلمانهایش نظیر گاندی به امام حسین و مبارزه اش افتخار میکنند و آن را الگوی خود معرفی میکنند ما کجا ایستاده ایم…تنها وتنها جواب افرادی از این دست را که وبلاگ ها یشان و افکارکاشان را ازچنین نقل قولها و نظراتی انباشته اند به سخنی از حضرت حواله میدهم:

اگر دین ندارید لااقل منصف باشید

اگر دین ندارید لااقل انسان باشید

 و اگر دین ندارید

حداقل آزاده باشید

 

  • موافقین ۰ مخالفین ۰
  • ۸۹/۰۹/۲۳
  • ۴۲۷ نمایش

حرف دل

نظرات (۲)

سلام  دوست عزیزم به خاطر منطق و عشقت ممنونم.می خوام به هرکی این مطلب رو می خونه بگم :هر وقت از بردگی بی سوادی نجات پیدا کردیم تازه به بندگی خدا می رسیم.
  • حسین علی محمدی
  • سلام خیلی عالی بودخداخیرتان دهدیاعلی
    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
    تجدید کد امنیتی