بهشت
سه شنبه, ۲ ارديبهشت ۱۳۹۳، ۱۰:۰۸ ق.ظ
نزدیک اذان صبح، دم دم های شفق، سبوح و قدوس هایشان شروع میشود
هر آواز و چک چکی، حکایت خاص خودش را دارد
سپیده که میزند زمزمه ها عاشقانه تر می شود
و من اینجا، پشت شیشه نظاره گر تمام عاشقانه ها و رمز و رازهایشان هستم
پنجره را که باز میکنم پر میکشند و باد صبا به صورتم پرتاپ میشود
و عطر یاسها قلبم را خنک میکند
خدایا
خدایا تو چقدر خوبی
که گه گاه
بهشت را نشانمان میدهی
در اردی بهشت هایت...