آوای فاخته

روزی ظهور میکنی و می رسد بهار

آوای فاخته

روزی ظهور میکنی و می رسد بهار

آوای فاخته

دلم میخواهد هفت شهر عشق عطار را بگردم و
به گفته مولانا: آنچه یافت می نشود، آنم آرزوست
و اینجا را نقش میزنم برای فرزندانم
محمد حسین ۸۷/۱/۱۸
نورا ۹۱/۴/۱۴
علی ۹۵/۶/۲۹

بایگانی
آخرین مطالب

خدا

چهارشنبه, ۶ اسفند ۱۳۹۳، ۱۲:۳۱ ق.ظ

یک ساعت خواب هم، برای من بدون رویا نمی گذرد...با هر خوابی حتما یک رویا میبینم.

و معمولا هم سعی میکنم که بعد از نماز صبح نخوابم چون که  اگر بخوابم مشوش ترین خوابهای عالم را میبینم.

بعضی از خواب هایم هم هستند که تکرار میشوند و تکرارشان گاهی آزرده خاطرم میکند.

سال هشتاد و چهار بود که چشمهایم را عمل کردم، تمام تلاشم این بود که تا سی سالگی صبر کنم اما دکتر گفت نه...گفت شماره چشمها بالاست و اگر یک نمره دیگر اضافه شود عمل غیر ممکن میشود.

 نه ونه جمعا میشود هجده، به خیلی ها که میگفتم نمره چشمم نه است تصور میکردند که جمع چشمها را میگویم...من هم لبخند میزدم.

این نمره از چشم یعنی دید صفر با هاله ای از رنگهای در هم و برهم.

هیچ وقت یادم نمیرود صبح هایی که از خواب بلند میشدم و عینکم نبود... .

چشمهایم را که عمل کردم و دنیا به رویم لبخند زد، لنزها را دور ریختم و عینک ذره بینی را به یادگار نگه داشتم.

و حالا یکی از خوابهای مستمرم این است که چشمهایم را باز میکنم و میبینم که نمیبینم و برگشته ام به همان سالها و دید صفر درصد... .

یکی دیگر از خوابهای مستمرم، تنهایی است، ....خواب میبینم که در همین زمان فعلی خودم هستم اما هیچ کسی کنارم نیست.

اما در همان خواب هم میدانم که باید چند نفری باشند، چند نفر نا آشنا که آنها را گم کرده ام و من هی به دنبالشان می گردم ، اما بازهم قسمت من تنهایی ست .

این مدل خوابها گاهی  غمگینم می کند و گاهی هم شاکرم میکند.

حس میکنم یک جورهایی در این مدل خوابها برزخ را تجربه میکنم.

و شاید آخر این دنیا را در اعماق این خوابها تجربه میکنم.

درگیریهای فکری من زیاد است، 

فکر به باید و نباید های دور و برم، به کیفیت زندگی، 

به تک تک آدمهای مهم زندگی ام، به اتفاقهایی که برایشان رخ میدهد، به گرفتاری هایی که پیش می آید، گرفتاریهایی که خیلی وقتها در رفع آنها من هیچ کاره ام و مینشینم از دور نگاه میکنم وغصه میخورم .

به این دلتنگی و دوری راه از مادرم که خیلی وقتها پیش آمده که من باید می بودم و نبوده ام و من فقط از راه دور رنج کشیده ام.

سه سال پیش که تیروییدم  کم کار شد دکتر متخصصم گفت نام دیگر این بیماری غم باد است، انسانهای درون گرا بیشتر به این بیماری گرفتار میشوند و گفت غمها را در خودت نریز و رهایشان کن.

و حالا مدتی است که تلاش میکنم تا درگیری های فکری ام را کمتر کنم  و بیشتر عمل کنم ، مدتی است که سعی  میکنم تا خدا را قاطی تمام این ماجراها بهتر ببینم.

ببینم و هرگز هم از یاد نبرم که سر رشته کلاف زندگی همه ما به دستان بی انتهای خودش گره خورده است.

من امروز در آستانه راهی هستم که باید با ۳۳ سالگی وداع کنم.

هرسال روز تولدم از خدا یک چیز مهم درخواست میکنم ... و من امسال، فقط خودش را میخواهم.

عکس: من در خانه خودش

 مسجد جامع یزد، عکاس: هم سرم.


  • موافقین ۰ مخالفین ۰
  • ۹۳/۱۲/۰۶
  • ۷۸۷ نمایش

نظرات (۱۴)

تولدتون مبارک!
ان شالله که به این خواسته ی زیباتون برسید.
چه عکس زیبایی.
خیلی پست قشنگی بود.
منم خواب زیاد می بینم. و البته خواب های تکراری هم!
پاسخ:
ممنونم...پس همه گیره این خوابهای تکراری...
سلام عزیزم .تولدت مبارک مادر صبور و عاشق.
پاسخ:
ممنون از لطف شما

سلام دوست جون عزیز و مهربون

تولدت مبارک  (:  بهترین ها رو برات آرزو دارم . نگران نباش ... همه از این خوابهای اجغ وجغی می  بینند ... خدا را شکر که چشمهات بهبود یافتند ... این دو روز دنیا ارزش اینقدر غصه خوردن و نگرانی و استرس رو نداره ... در کنار همسر و بچه های گلت شاد باش و زیاد به آینده و گذشته فکر نکن ... زندگی در لحظه معنی داره ...

پاسخ:
ممنون منیر جان
  • مریم دایی جان!
  • سلام
    وااااای خواب.... خواب ها دارن دیوونم می کنن..........................
    عکستون بسی خوبه....
    حستون بسی خوبه...
    و جرات عمل چشماتونم بسییییییییییییی خوبه...
    تولدتون مباااااااااااااااااااارککککککک

    -من می ترسم از عمل!فقط هم از اینش که یهو وسط عمل جهت نگاهم رو عوض کنم!!!!
    پاسخ:
    ممنون مریم جونم
    والا من اگه شماره چشمم زیر ۴ بود اصلا عمل نمیکردم
  • مامان صالح
  • سلام دوست خوب و مهربونم  .تولدتون مبارک. آرامش و شادی و سلامتی رو براتون آرزو میکنم.
    پاسخ:
    ممنون نفیسه جان
    تولدت مبارک دوست خوبم

    منم عمل کردم و منم کابوس مزمن خوابهایم همان دید کم قبلی و عینک است.

    منم با کم کاری تیرویید و اون نگرانی و غصه برای عزیزانم همیشه دست و پنجه نرم میکنم.


    برای من هم خدا رو طلب کن دوستم.
    پاسخ:
    چقدر من و تو مشترکات داریم فاطمه جان....
  • نرگس مامان طاها و تارا
  • عزیزم تولدت مبارک
    پاسخ:
    ممنون نرگس جان
  • مامان محمدین
  • عزیزم تولدت مبارک.

    راستش خواب ها از طبع برمیان. یعنی خواب پرت شدن از بلندی یا خواب غرق شدن توی دریا و از این دست همه از خواب هائی هستن که معمولا بر اساس طبع آدم ها سراغشون میان.

    فروغ جانم ناراحتم نکنه گاهی حرفی زده باشم و تو از دور نشسته باشی به غصه خوردن....

    راستش من خودم همین طوری هستم... :(
    پاسخ:
    تا حالا از زاویه طبع ندیده بودم.....
    نه سمیه جان این چه حرفیه....
    خاصیت دنیا همینه...برای همه
    تولدت مبارک باشه دوست خوبم.چه چیز خوبی خواستی.
  • مدفن خاطراتم
  • تولدت مبارک عزیزم.

    ان شا الله 120 سالگی ات رو جشن بگیریم

    منم چشمام رو عمل کردم و همینطور تیروئیدم هم بعد از مرگ پسرم کم کار شد

    خیلی خوبه که حس های بد رو با حس های خوب جایگزین کنیم.حالم این روزا خیلی بده بدددددددد.برام دعا کن.از تیغه سمت راست بینیم زائده استخوانی مثل قوز زده بیرون.احتمالا مهر سال دیگه دوباره قرار باشه عمل بشم.دارم دیوونه میشم

    به به تولد شما مبارک....

    یک جای کار که ایراد پیدا می کند انگار بیماری ها و دردها به کمین نشسته بودند  یک دفعه حمله کنند....فکر کنم دیدن خوابهای تکرار شونده و غمباد گرفتن و ...دیگر همه گیر شده مادر خانوم جان....

    فکر خوبی کردید. تا خودمان نخواهیم هیچ چیز عوض نمی شود.

    پاسخ:
    چقدر دلم برای تو تنگ شده...
    سلام عزیزم، تولدت مبارک! امیدوارم که در کنار خانواده سلامت و سرخوش باشی.
    من هم در خواب زیاد اذیت میشم، البته نه اینطور که تکراری باشند، به نظرم این خوابها که آدم رو خیلی متاثر می کنند ریشه در بیداری آدم دارند، یه ریشه واقعی و شاید یه واکنشه که ما در زمان بیداریمون موفق به انجامش نشدیم. 
    یک وقتها که خیلی رنجور میشم میگم شاید اینها بهانه ایه که رابطه مون رو با خدا اصلاح کنیم، اینطوری یه کم آدم سبک میشه.
    ضمنا عکست خیلی خیلی خیلی قشنگ و روحانیه.
    پاسخ:
    ممنون از دعای خیر شما
    تمام هنر ما تو دنیا اینه که رابطه رو اصلاح کنیم تا معنی خیلی چیزها رو بهتر بفهمیم...اما...اما ...روز و شب به خودم میگم این شعر رو:به عمل کار برآید...به سخن دانی نیست
  • سیده ای که شفا گرفت
  • سلام بانوی فاخته
    میلادتان با تاخیر مبارک
    خواسته خوبی داشتید از خدای مهربانی ها

    من هم همیشه همین خواسته را داشته ام و در تلاشم

    ان شااله قسمتتان شد مرا از یاد نبرید

    التماس دعای خیر
    پاسخ:
    سلام
    ممنون
    محتاجیم به دعا
    تولدت مبارک بانوووووووووووووو
    چقدر عکستان به دلم نشست
    خیلی دوست دارم یزد را ببینم
    پاسخ:
    عالیه حتما برو ببین
    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
    تجدید کد امنیتی