دیو
دوشنبه, ۲۴ فروردين ۱۳۹۴، ۰۹:۱۳ ق.ظ
چند وقتی است که نورا تمایلی به خوابیدن روی تخت صورتی اش ندارد.
علتش را هم که میپرسیم میگوید آقا غوله می آید و مرا میخورد.
با هر زبانی که توانستم سعی کردم وجود غول را منکر شوم که نشد و بعد آخر سر گفتم آقا غوله یک عروسک است که با بچه ها دوست است و قرار هم نیست که بچه ها رابخورد و تنها غذایش ماست است، که این یکی را تا حدی باور کرد.
با اینکه برادرش تا همین پارسال اصلا با وازه غول آشنا نشده بود و ترس ازین مسائل را نیاموخته بود اما این پسر خوب، تا حدی برای خواهرش سنگ تمام گذاشت و گهگاهی با حربه آمدن غول خواهرش را ترساند.
اما باز هم ترس از آمدن غول هنگام خواب را درک نمیکردم...
تا اینکه دیروز کتاب به دست آمد پیش من و گفت: مامان! ببین آقا غوله میاد کنار تخت صورتی و بچه رو می خواد بخوره.....
این کتاب جزو کتابهای نارنجی است وقصه های نسبتا خوبی هم داردو ماجرای قصه هم این است که میخواهد بگوید دختر داستان از مادرش شجاع تر است...
اما نتیجه گیری دختر کتاب خوان ما(که خیلی خودجوش میرود و کتابهای داخل کتابخانه را بر میدارد و مطالعه میکند) ازین کتاب و نقاشیها چیز دیگری بود ... .
پ.ن: شخصیتهای کلاه قرمزی همیشه ملموس و واقعی اند و نمونه واقعی طنز و طنازی هستند...ملموس ترین و جذاب ترین شخصیت کلاه قرمزی 94 برای ما آقای دیوی بود که همه چیز را برعکس میگوید...درست مثل نورای ما که خیلی از افعال را برعکس میگوید...
خدا خودش، سالی را که با دیو و غول شروع و هیجان انگیز میشود را، بخیر کند انشالله....
چرا دوست نداره توتخت صورتی بخوابه
مطالبت زیبا بود