آوای فاخته

روزی ظهور میکنی و می رسد بهار

آوای فاخته

روزی ظهور میکنی و می رسد بهار

آوای فاخته

دلم میخواهد هفت شهر عشق عطار را بگردم و
به گفته مولانا: آنچه یافت می نشود، آنم آرزوست
و اینجا را نقش میزنم برای فرزندانم
محمد حسین ۸۷/۱/۱۸
نورا ۹۱/۴/۱۴
علی ۹۵/۶/۲۹

بایگانی
آخرین مطالب

مرداد گرم

چهارشنبه, ۱۶ مرداد ۱۳۹۸، ۰۶:۰۴ ب.ظ

بر گرمترین نقطه مرکزی تابستان ایستاده ایم.

گرم و شلوغ.

وقت هایی که پیش می آید و دنبال گذاشتن قرار و مداری با دوستی میشوم میبینم که وای من..تمام روزهای هفته را مشغلولیم.

آخرهای هفته را هم که بماند اوج ترافیک و بدو و بدو و خرید.

 همیشه با خودم میگویم عمرمان گذشت در پرکردن یخچال و شکم و امور اولیه.

هر کدام از بچه ها کلاسها و برنامه های خودشان را در یک تایمی دارند که به ناچار همگی درگیر یکی میشویم.

و من همیشه به پدرهایی که در شهر کار میکنند و خیلی از رفت و امد کلاسهای بچه ها با آنهاست و همه چیز و همه کار بر روی دوش مادر بی نوا نیست، مثل آدم فضایی نگاه میکنم.

خلاصه که بدجور درگیر دنیا شده ایم.

اما کلاسهای کانون آفتاب بچه ها که خانگی است کماکان به راه است.

همین ها انرژی بر است اما من دلم میخواهد تمام سعی ام را بکنم که در این زمانه واقعا خاص و استثنایی، بچه ها گرمی و نشاط دین را حس کنند.

و حالا که نزدیک غدیریم بچه ها دنبال برگزاری جشن هستند و من قند توی دلم آب میشود.

من هم، خانمهای کلاس قران محل را به تکاپو انداخته ام برای جشن.

قرار است هم خوانی کنیم و دکلمه کنیم و زیباترین لباسهایمان را در روز غدیر بپوشیم.

کلی پیکسل های بامزه و قشنگ سفارش داده ام برای جشن.

خستگی در این راه ها ، خستگی شیرین است.

علی، علی شیرین من ، عید غدیر سه ساله میشود.

و اکنون در نقطه ایست بی پوشک، مستقل و کماکان حساس.

زندگی گاهی روی مدار تند است و گاهی آهسته.

همین چند روز پیش عروسی ثمره بود.

چقدر دورا دور با هم تصور کردیم و هم فکری کردیم و... .

روز عروسی روی یک صفحه ای عکسهای دوران کودکی اش بود که در تمام عکسها من کنارش بودم و من به صورت لایو در قسمتهایی از عروسی بودم و باز برای این همه دوری و دلتنگی در خودم مچاله شدم.

قسمت خوب عروسی، سادگی شان بود، در تمام قستمها.

و حالا چه شده است که ما در ایران خودمان به این وضع از تجملات افراطی رسیده ایم ...نمیدانم.

گذشته از اوضاع اقتصادی زیادی افتضاحمان و عده ای که درسکوت میسوزند و میسازند، عده ای هست که فقط خرج میکنند و انقدر مصرف گرا هستند که تحیر آور است و شاید دچار اعتباد خرید هستند ، شاید افسردگی شان را به این نحو جبران میکنند، هر چه که هست اینست که بچه هایی که درین خانه ها رشد میکنند بچه هایی میشوند که مصرف کرده اند و این میشود مرگ خلاقیت و تولید و شکوفایی در یک جامعه....هر چند که امروز هم حسش میکنیم...با دلالی زندگی کردن ها را.

تصورش هم سخت است.

 

  • موافقین ۰ مخالفین ۰
  • ۹۸/۰۵/۱۶
  • ۳۰۸ نمایش

نظرات (۴)

همه ی حرفهات خوب و درست و عالی ...اما اون نقطه بدون پوشک ...به به ...

  • پرده کرکره
  • ممنونم از سایتتون

  • مامان چی چی
  • سلام پس چرا ننوشتی؟

  • ترجمه آنلاین
  • سلام... بسیار زیبا بود

    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
    تجدید کد امنیتی