رمضان
ماه رمضان که از راه میرسد بها را حس میکنم، بهار اراده، بهار کنترل نفس، کنترل خشم، صبر و انتظار ...
در روایات داریم که در آیه واستعینوا بالصبر والصّلوة؟ مراد از صبر ، روزه میباشد
اما کاش هدف از روزه داریمان،تنها امساک از خوردن نبود
کاش علاوه بر دانستن، باور کنیم که هرگونه تهمتی و غیبتی روزه را ابطال میکند...کاش در این سی روز علاوه بر نخوردن و نیاشامیدن ،مراقبه از چشم و گوش و زبان را هم بیاموزیم و تمرین کنیم.
با توجه به احادیثی که از پیامبر و ائمه به ما رسیده روزه داری آداب خاص خودش را دارد که اگر مطابق آن عمل کنیم علاوه بر مراقبه و کنترل نفس،بدنی سالم خواهیم داشت
اما روزه داری عصر ما، قصه خودش را دارد خوردن دو وعده پختنی در سحر و افطار، انباشتن بیش از حد معده بعد از افطار، آنقدر که راه نفس بسته میشود و خوردن شیرینیهای رنگارنگ به جهت تجدید قوا...
و این میشود که بعد از ماه رمضان به جای کاهش وزن افزایش وزن داریم و بعد از ماه رمضان ما میمانیم یه دستگاه گوارش ویران شده.
اصلا انگار فراموش کرده ایم که از بیست و چهار ساعت پانزده ساعت را روزه بوده ایم و تغذیه این ساعات باقیمانده باید به تناسب همین زمان باشد نه به تناسب نخوردنمان و جبران مافات.
پانزده ساعت نخورده ایم و طبق روایاتی که به مارسیده اگر فقیر هستیم که هیچ و اگر نه، معادل غذایی که در این ساعات نخورده ایم را بایستی به فقرا دهیم و به این حدیث امام صادق عمل کنیم که فرمودند:
خداوند روزه را واجب کرده تا بدین وسیله دارا و ندار (غنى و فقیر) مساوى گردند.
اما این مساوی بودن برای ما، تنها در همان ساعات روزه داری خلاصه میشود و بعد از آن میبینیم که سفره فقرا همچنان خالیست.
کاش بیاییم و چرتکه بیندازیم که اگر به طور مثال خرج خوراکمان در ماههای عادی 100 تومان میشود نصف این مبلغ را در ماه مبارک برای خودمان در نظر بگیریم و50 تومان آن را از همان ابتدای ماه مبارک به یک خانواده نیازمند تقدیم کنیم تا او هم بنا به فرموده امام صادق با ما مساوی شود...و این خانواده اول شامل اقوام نزدیک ما میشود و بعد شامل همسایه و بعد سایر نیازمندان.
کاش کمی در دینمان بیشتر تحقیق کنیم و کاش در آستانه این ماه مبارک تنها به یاد سفره های رنگارنگ خودمان نباشیم چرا که میدانیم زمین، پر از سفره های خالیست.