ادْخُلُوهَا بِسَلاَمٍ آمِنِینَ
یک جاهایی هست که وقتی به آن وارد میشوی، قدم به قدم که میروی پر از انرژی مثبت میشوی
پر از نور و لبخند
اصلا انگار برای آمدنت جشنی گرفته اند
و من حرم شما را دوست دارم
گهگاهی فکر میکنم که چه میشود اگر روزی حرم امنتان فقط و فقط میزبان من باشد و بس
می آیم و در تمام صحن هایتان با دست باز میدوم و با سر انگشتانم تمام دیوارها را لمس میکنم و تمام خطها و نقش و نگارها را نوازش میکنم
ابتدای تمام رواقها می ایستم و از عمق جانم اذن ورود می خواهم و بعد هم کنار ضریحتان می نشینم و تا صبح با خدا حرف میزنم
اما نه...حرم شما با زائرانش خوب است و دلهای مشتاقشان،
دلهایی که میتوانند عالمی را زیر و زبر کنند...
اصلا بیشتر این انرژی مثبت و این حس پروانگی به برکت همین دلهایی ست که به دلهای شما پیوند خورده است
و من هم اینجا یک زائرم...زائری که آرزو میکند که کاش ششم اسفندی از راه برسد و او همان روز را مهمان حرم تان باشد
خدا را چه دیدی...
شاید آن روز، دوباره متولد شوم....