خشم
اغلب ما، اصولا آدمهای شیک و اتو کشیده ای هستیم در روابط اجتماعی مان.
بیشتر معیارمان هم حضور دیگران است.
با همسران کاملا محترم هستیم خصوصا در حضور خانواده اش، در محیط کاری مودب هستیم خصوصا در حضور روسا و مدیران و با فرزندمان مهربان هستیم خصوصا در نزد نگاه مردم در کوچه و خیابان و گذشت آن زمانهایی که بچه ها را در حال کتک خوردن و ناسزا گفتن میدیدیم.
اما ما یک حریم امنی هم داریم که نامش خانه است.
آنجا چه میکنیم؟ آنجا هم شیک و اتو کشیده ایم؟
وقتی که به نهایت خشم رسیدیم، هنوز هم معیاری برای حضور داریم که شاید تا اندازه ای خودمان را کنترل کنیم؟
کافیست دوربین به دست شویم تا ببینیم خیلی هامان در حرم امن خانه مان، در لحظه خشم و هیاهو بر فرزند و همسر و...چه ها که نمیکنیم.
اصلا جوهر وجودی آدمها و رفیق روزهای سخت بودنشان در همین لحظه نمایان میشود.
وگرنه که در لحظات عادی، همه آدمها خوش آیند و منطقی اند.
بنظرم غالب عملکرد لحظه خشم آدمها، آموختنی است.
من در لحظه خشم همان رفتاری را میکنم که چشمهایم در کودکی دیده است و همان حرفهایی را میزنم که گوشهایم در کودکی شنیده است.
اما خداوند ما را عاقل آفریده است با یک پتانسیل بسیار بالا برای تغییر.
اگر والدین مان جفا کردند در این امر، خودمان دست به کار شویم.
خدا ستار است، پس باور کنیم حضورش را در حریم تنهایی مان.
و جفا نکنیم به عزیزانمان و فرزندان و نسل آینده مان.
یک جایی باید جلوی خشمهای افسار گسیخته ایستاد... .
ماه رمضان ماه تقوا ست
ماه خویشتن داری
ماه نه گفتن به نفس سرکش
ماه نه گفتن به خشم های بی امان
....
- ۹۶/۰۳/۱۷
- ۳۷۹ نمایش
خط به خط نوشته ات کاملا درسته از نظر من.