عکس
از یک طرف آدمهایی که تو اینستاگرامم هستند را دوست دارم و از طرفی هم مانده ام که تا کجا قرار است عکسها و گزارشات و لحظه های شخصی مان را در دید عموم بگذاریم!
دوست ندارم عکس بچه ها را در آنجا منتشر کنم اصلا دیگر هیچ ذوقی برای ابزار لطف کردن های بقیه، که میدانم از روی محبتشان هست ندارم.
حس میکنم این دایره صمیمیت باید بسته تر شود و به افراد درچه اول برسد.
از طرفی هم دیگر مثل قدیمها عکس چاپ نمیکنم.
عکسهای دو سه سال را گلچین میکنم و چندتایی شان را چاپ میکنم.
اما چند ماه قبل یک اینستای کاملا شخصی ساختم برای عکسهای کاملا شخصی مان.
برای اینکه مثل این وبلاگ برسد به دست فردای خودشان.
فقط امیدوارم اینستا گرام امانت داری کند و مثل بلاگفا که یک روزی خاطرات خیلی از کاربرانش را قورت داد، عکسهای من و خاطره نوشتهای آن را برای خودم نگه دارد.
الهی آمین:)
پ.ن: بعضی آدمهای تو اینستا برای من مثل یک قهرمان با ارزشند و عکسها و روزمره نگاریهایشان یک دنیا پیام و درس دارد برای من و امثال منی که خیلی خیلی معمولی هستیم.
و من با افتخار دنبالشان میکنم.
- ۹۶/۰۷/۰۳
- ۴۹۶ نمایش