درد
چهارشنبه, ۶ تیر ۱۳۹۷، ۰۲:۵۹ ب.ظ
شوهر خاله ام را از بیمارستان منتقل کرده اند به مرکزی که شبیه بیمارستان است.
جایی که آخر خط بیمارهای سرطانی است.
یک اتاق بزرگ با امکانات بی نظیر که از یک سمت رو به دریا و سمتی دیگر سبزه زار، با یخچالی پر از خوراکی های رنگارنگ و پرستارهایی که به قول خاله ام خجالت زده مان میکنند بسکه خوبند و خدمت میکنند.
اما او درد دارد، حتی آب هم از گلویش پایین نمیرود و در یک کلام، این بهشت کوچک، برایش جلوه ای ندارد.
اللهم اشف کل مریض
- ۹۷/۰۴/۰۶
- ۳۶۹ نمایش