۴ کتاب
برای ما و خیلی از کشورهای همجوار که مسلمان هستیم، حفظ عقاید هیچ وقت مشکل ساز نیست، و هیچکس به خاطر مذهبی بودن، آماج توهین ها و تحقیرها که گاهی رسمی هم هستند، قرار نمی گیرد.
و خلاصه مسلمان بودن و مسلمان ماندن در کشورهای غیر مسلمان، یک اخلاص و یقین ویژه ای را می طلبد.
سه کتاب خواندم که هر سه ترجمه محسن بدره (دکترای مطالعات زنان) هستند.
کتاب اول: عشق زیر روسری
نوشته شلینا جان محمد، دختر مسلمان آسیایی که در لندن متولد شده است.
کتاب، رمان گونه و روایتی است واقعی، از مقطعی از زندگی نویسنده که وارد مرحله ازدواج میشود.
شلینا که دیدگاههای خاص خودش را از اسلام دارد با دو گروه از خواستگارانش دچار مشکل میشود: عده ای که شناسنامه ای مسلمانند و فقط دختری را میخواهند که اسما مسلمان باشد و عده ای دیگر که در اسلام افراطی و خرافات متعلق به آن غرق شده اند.
شلینا با تمام اینها مخالفت میکند آنهم با استنادی دقیق و ظریف به آیات قرآنی.
کتاب که به میانه میرسد حادثه ۱۱ سپتامبر رخ میدهد و حالا شلینا میبیند که خیلی ازآن خواستگاران سفت و سخت، به دلیل اسلام هراسی که ایجاد شده، حالا دیگر دختری می خواهند که ظاهرش خیلی هم اسلامی نباشد، چیزی که شلینا با تمام سختی های مسیرش زیر بار آن نمیرود.
کتاب شلینا هم بعد عاطفی اش قوی است و هم بعد هیجانی اش، ودر نهایت هم سرنوشت زیبایی که برای او رقم میخورد و به یوسف گمگشته اش می رسد.
کتاب دوم: بهم میاد؟
نوشته رنده عبدالفتاح، زنی فلسطینی که وکیل است و در استرالیا متولد شده.
این کتاب به لحاظ ادبی به قوت کتاب اول نیست، اما آن هم جذابیت های خودش را دارد.
این رمان هم ماجرای دختر دبیرستانی مسلمانی است به نام امل که فلسطینی است اما در سیدنی متولد شده و به قول خودش تصمیم میگیرد که فول تایم با حجاب شود، امل تا پیش ازین فقط در مساجد و مراسمات خاص، با حجاب بود، پدر ومادر امل که هر دو پزشک هستند و مذهبی، خیلی از تصمیم امل استقبال نمی کنند و احساس میکنند ممکن است امل در تصمیمش ثابت نباشد و یا در مدرسه دچار مشکل شود، اما با توضیحات امل کاملا قانع شده و حمایتش میکنند، امل فول تایم با حجاب میشود.
این کتاب هم
روایت مشکلات اما ثبات قدم امل است که تا دیروز در دوران تین ایجری و مدهای رنگارنگ و ....اما حالا با حجاب میشود و به تمام دوستانش که یکدفعه رفتارشان با امل تغییر میکند و هر لحظه او رابه چالش میکشند و او را به تروریستها نسبت میدهند، ثابت میکند که با حجاب و اسلام هم میشود زیبا پوشید و هیجان نوجوانی را حفظ کرد و بانشاط بود.
کتاب سوم:مسجد پروانه
نوشته جی ویلو ویلسون که دختری است امریکایی هم سن خود من! :)
این رمان هم زندگی واقعی ویلو است و حکایت تمایلش به اسلام و بعد هم سفر خبرنگاری اش به قاهره و تشرفش به اسلام و بعد هم ازدواج با یک پسر مصری.
این کتاب هم به لحاظ ادبی غنی است و هم درک احساسات واقعی نویسنده از اسلام که بسیار قابل تحسین است و نکته ظریف دیگر هم آشنایی با مردم قاهره و رسم و رسومات زندگی شان که اتفاقا خیلی به ما ایرانی ها شباهت دارند.
ویلو با اینکه مسلمان سنی است اما در طول کتاب ارادت ویژه ای به امام حسین دارد و چندر بار در رویای صادقه او را زیارت میکند و از امام حسین و حضرت زینب با عنوان نوه های مومن و شجاع پیامبر نام میبرد.
خواندن این مدل کتاب ها، یک حسن ویژه دارد و آن هم اینکه ما گنجی داریم که گاهی درخشش آن را، وقتی حس میکنیم، که در دست دیگران در حال درخشیدن باشد.
راستی در این مدت، داستان یک سوپرمن واقعی را هم خواندم.
داستان مرد رویاها، نوشته سید مهدی شجاعی که روایت زندگی دکتر مصطفی چمران است از امریکا تا بیروت...
این کتاب قالب فیلنامه را دارد و مثل بیشتر کتابهای شجاعی در خور تحسین است.
پ.ن: با کلیلک کردن بر روی نام کتابها، توضیحات کاملتر قابل مشاهده است.
- ۱۰ نظر
- ۲۸ فروردين ۹۴ ، ۱۳:۱۰
- ۵۵۰ نمایش