مادر شدن
چهار سال قبل مادر شدم
وقتییکه به هوش آمدم انگشت دست اشاره ام در دستش بود و به من نگاه میکرد
هاله ای از اشک چشمانم را تار کرده بود...درد داشتم اما به اندازه تمام دنیا خوشحال بودم
شنیده بودم که وقتی نعمتی به انسان داده میشه یک نعمت دیگر سلب میشود و من این را با تولدش فهمیدم
نعمت خوابهای خوش و سنگین نعمت گشت و گذارهای بی وقت...همه و همه سلب شدند
باهر تب محمدحسینم تب کردم و بی تاب شدم
هفت ماهگی اش را هیچ گاه از یاد نمیبرم که با سرفه های خشک دچار تنگی نفس شد و ما شبانه راهی بیمارستان شدیم
حسین سه روز در بیمارستان بستری شد اما من از شدت تنش و اضطراب یک سال مریض بودم ...
اما همه اینها با خنده های حسین گذشت و تلخ ترین لحظه هایم را همین پسرم شیرین کرد
دیروز همگی با هم نشستیم و تمام عکسهایش را از بدو تولد نگاه کردیم...احساس کردم عمری گذشته...حس کردم خط زیر چشم آورده ام و موهای سپید امروزم به موهای سیاه چهار سال پیشم پوزخند میزند
اما همه اینها به فدای یک لبخند پسرم که در این چهار سال من را سوخت و ساخت :)
در این مدت تمام لحظه های خوب به لحظه های سخت پیشی گرفت
در این مدت به لطف خدا پسرم بیشتر از چهار ساعت در روز از من جدا نبوده درست به عدد سنش...
در تمام مسافرتها همراهمان بوده...مسافرتهای تفریحی به کنار...اگر نبود در کربلایمان و مشهدهایمان و اگر همراهم نبود در کنار ضریح حضرت رقیه من هم زیارتم را نمیفهمیدم
در تمام این سفرهایم به آغوشش کشیدم وچشم در چشم ضریح خدا را به حق امامانم قسم دادم که فرزندم لحظه ای از حبل المتینشان جدا نشود
نمیدانم فرداها چه میشود نمیدانم حق مادری را تا به حال درست به جا آورده ام یا نه؟
اما امروز به خاطر مادر بودنم خدا را شاکرم
دوباره دستهای فرشته زندگی ام را که شرحش در این پست است را بوسه میزنم
و این بار میخواهم روز مادر را به تو تبریک بگویم محبوبه جان:
به تو که مادری و من از مادر بودن خودم در کنار مادر بودن تو شرمنده ام
به تو که غبطه میخورم به خاطر این همه صبر و شکیبایی و ایمان که خداوند همه را یکجا به تو هدیه کرده
به تو که به خاطر پرهامت خدا را هزاران بار شاکری و با تمام توان برای بالیدنش ایستاده ای
و به تو که از چشم من بی نظیر ترین مادری....
محبوبه جان روزت مبارک
پ. ن :گاهی فراموش میکنیم که روز مادر روز تولد حضرت فاطمه است کاش بتوانیم در این روز به جای اینکه به دستان همسرمان نگاه بکنیم که ببینیم چه خرید یا نخرید کم بود یا زیاد؟به فکر این باشیم که ببینیم چه در چنته داریم که همراه همسرمان هدیه به پیشگاه بانو کنیم
- ۴ نظر
- ۱۹ ارديبهشت ۹۱ ، ۰۶:۵۵
- ۴۱۷ نمایش