از وقتیکه نورا متولد شده روابط ما هم با محمد حسین وارد فاز جدیدی شده
خوب اون اوایل خیلی باهاش کاری نداشت
اما از وقتی که نورا یه خورده بازیگوش شده محمد حسین هم بازیگوش تر شده
همش دوست داره با خواهرش بازی کنه:
وقتی نورا خوابه میره و از خواب بیدارش میکنه
گاهی خواهرش رو توبغلش میشونه
گاهی می افته روش
گاهی میشینه روش
و...
که ما همه اینها رو صرفا بازی میدونیم نه چیز دیگه ای
چون تا حالا ندیدیم که که از روی عصبانیت به خواهرش ضربه ای بزنه
اما این بازیها هم همیشه عاقبتش به خیر نیست
همین بیدار کردنهای وقت و بی وقت
همین که مثل یه عروسک میخواد باهاش بازی کنه
...
با هر زبونی هم که فکر کنید باهاش حرف زدیم اما فایده ای نداشته
تا اینکه شروع کردیم به جایزه دادن...
این جایزه هم شامل برچسب مبشه
اونم برچسبهای آموزشی که شامل شناخت حیواتات و گل و گیاه و... میشه
پدرش که میاد خونه به من میگه حسین آقا با خواهرش چطور بوده؟
اگه من تاییدش کنم برچسب میگیره و اگر نکنم...اونم ماجراییه
جدیدا هم اومدم روی کاغذ چند تا ستاره رنگی و خال سیاه کشیدم وبریدمشون
که در ازای رفتارهای خوب با خواهرش ستاره میگیره و اگر رفتار اشتباهی داشته باشه خال سیاه
اگر خال های سیاه سه تا بشن یه ستاره ازش گرفته میشه و اگر ستاره ها بیست تا بشن اون چیزی رو از ما هدیه میگیره که دوست داره...
هیییییی سرتون رو درد نیارم
فقط اینو بگم که حسین آقا و بازی های مهیجش با نورا کما کان ادامه داره...
کمدی هر روز شاهد یه برچسب جدیده
و برادری که خواهرش رو غرق محبت میکنه