آوای فاخته

روزی ظهور میکنی و می رسد بهار

آوای فاخته

روزی ظهور میکنی و می رسد بهار

آوای فاخته

دلم میخواهد هفت شهر عشق عطار را بگردم و
به گفته مولانا: آنچه یافت می نشود، آنم آرزوست
و اینجا را نقش میزنم برای فرزندانم
محمد حسین ۸۷/۱/۱۸
نورا ۹۱/۴/۱۴
علی ۹۵/۶/۲۹

بایگانی
آخرین مطالب

گل

يكشنبه, ۲۲ ارديبهشت ۱۳۹۲، ۰۴:۵۲ ق.ظ

صدای نق نق نورا میاد

میبینم که حسین با یک دستش داره موهای خواهرش رو پریشان میکنه و با دست دیگه داره لپهاش رو میکشه...

صبر میکنم... اما نورا جیغ میزنه و گریه میکنه...نورا رو از زیر دست و پاش میکشم بیرون

 و نورا با چشمهای خیس یه نفس تازه میکشه

حسین میاد به سمتم: نورا...نورا

نورا با اشکهای روی گونه ذوق میکنه و لبخند میزنه و برای داداشش دس دسی میکنه

نورا جون نمیدونم که حافظه تاریخی ات انقدر کوتاه مدت شده و یا اشتیاق بی حدت به برادرت  قلبت رو انقدر با گذشت کرده...

هرچه که هست آرزو دارم که تا ابد همینطور باشه

پ.ن: عطر گل محمدی پیچیده در تمام دلت

در کار گلاب و گل حکم ازلی این بود

کاین شاهد بازاری وان پرده نشین باشد.

نیاسر اردی بهشت نود و دو

 

نظرات (۵)

  • فروغ(ردپاهایم)
  • عزیزدلمانشالا این صفات خوب براش همیشگی باشهمهربون بوده صفت بی نظیری هست انشالا خدا به همه عطا کنه و برای هرکس که داره موندنیش کنه
    پاسخ:
    انشالا
    سلام فروغ جانچه خاطره های شیرینی رو ثبت می کنی براشون!این عکس پروفایلت هم عالیه خواهر :)
    پاسخ:
    ممنون
    یعنی این زهرا ی ما و نورا ی شما تنشون میخواره هاااااااااااااا
    پاسخ:
    دقیقا
    بچه ها هیچ وقت کینه به دل نمی گیرند. کاش ما از این لحاظ هیچ گاه وارد دنیای بزرگترها نمی شدیم.
    آخی یاد بچگی هام افتادم ...
    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
    تجدید کد امنیتی